میخوام بنویسم....اما فرق داره این نوشته هام....!
تا 4 هفته پیش وقتی مینوشتم.....نظراتو و بازدیدام ارزش زیادی برام داشت...اما الان....نه....!
چون فکر کن دفترچه دلمه....!
و فکرم کنم..فقط برا خودمه که مهمه....!
چند هفتس دور از فضای مجازیو.....ام...!
دارم تو حقیقت زندگی میکنم.....!
......
کسایی که تو همین فضاها باشون اشنا شدم.....!
تا تونستن نابودم کردن....!
حالا میفهمم....فقط ادمایی باید برات ارزش داشته باشن که کنارتن...هه..!
که میبینیشون......!
نه اینکه میخونیشون...!
اره اینارو فهمیدم.....!
هه.....
راسی یه نفر فکر کرده که قضیه چیه.....!
فکر کرده هنوز اونو مال خودم میدونم....یا مثلا.... زبونم لال...عاشقشم.....!
هه...
خودش گفت....!
انکس که رفت...به حرمت انچیز که باخودش برد...حق بازگشت ندارد....!
یادته که؟
شما هم که ماشالله 3 باری شده که رفتی اومدی....!
خب دیگه فکر کنم خودت فهمیدی.....!
میدونی....!
ادم یه بار دروغ بگه.....دور بگه...به سه برسه....به قول مامان حرمت شکسته میشه...!
دیگه کاغذ اعتمادت مچاله شده....!
هر کاریم کنی.....اون حالت اولیش نمیشه...!
دقیقا اعتماد من به تو.....!
هه.....!
میدونی دیگه......به زبون ساده بگم حرفاتو نمیتونم باور کنم....!
از باور کردنا هم زیاد ضربه خوردم...!
منکه دیگه میشناسمت....!
هه......
؟